گو چیکار کنم؟ الان به کجا پناه ببرم، از کی نشونت رو بگیرم ؟ از کی بپرسم کجایی؟ فقط خدا می دونه چه حالی دارم. نمی دونم چی بنویسم اصلا واسه چی ان شدم؟ تو که می دونی از بی خبری میمیرم چیکار کنم؟ .................................... خدایا فقط سالم و سلامت باشه و شاد ............. بلا رو ازش برگردون به من بده هر چی تقدیر بده بزار تو سرنوشت من فقط اون همیشه شاد و سالم باشه به عظمتت قسمت می دم یا ارحم الراحمین
تو رگ خشک درختا درد پاییز میگیره
بارون نم نمک اروم روی جالیز میگیره
دیگه سبزی نمی مونه همه جا برگای زرده
دیگه برگا نمی رقصن رقص پاییز پر درده
گرمی دستای من کم شده دستاتو بده
دستای سرد منو گرم بکن باد پاییز سرده
افتاب تنبل پاییز دیگه قلبش سرده
بازی ابرا با خورشید منو اروم کرده
.........................................................
بوی عیدی
بوی دود
بوی کاغذ رنگی
بوی تند ماهی دودی وسط سفره ی نو
بوی اسکناس تا نخورده ی لای کتاب
با اینا خستگیمو در میکنم
با اینا زندگیمو سر می کنم
FAGHAT KHODET
E
نیمه شب از خوابم پا می شم
نیستی پیشم باز دیوونه می شم
دوری تو تیشه زد به ریشم
نیستی پیششششششششششششششششششم
..................................................................................................................
و عشق تنها برای من است وقتی با یاد تو
آرمیده ام
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب
نمی دونم چرا احساس میکنم مال من نیست.چرا فکر میکنم بهش نمی رسم.همه یتالاشام یعنی بی خوده؟ همش میگه باید صبر کنیم .می دونم اما نمی دونه دیگه صبری برام نمونده.می ترسم می ترسم اونقدر دیر بیاد که دیگه........................
هر وقت به بودن در کنارش فکر میکنم همه ی ذهنم تاریک میشه انگار یه خیاله دوره که هیچوقت نزدیک نمیشه.نمی دونم بهش می رسم یا نه . نمی دونم به اندازه ی من نگرانه یا نه.اما می دونم بدون اون میمیرم۰
خیلی دوسش دارم خدایا اینبار باهام کنار بیا بزار به ارزوم برسم.ولی اگه نمیشه گله ای ندارم فقط به درگاهت اشک میریزم و دم نمی زنم که تو داناتر به هر چی هستی که من بهش فکر میکنم.
با تمام احساس باران........................